در سال 2001 باربی در اولین فیلم کامپیوتری با نام باربی و فندق شکن ظاهر شد. این فیلم بطور کاملاً ماهرانه در صدد تحریک انگیزة کودکان برای یادگیری رقص غربی باله بود. خلاصه ی این کارتون یک ساعته به شرح زیر است:

باربی و دختر کوچکی به نام «کلی» (که باربی را به عنوان یک الگو پذیرفته است) در حال تمرین رقص باله هستند که به واسطة نا امیدی کلی از یادگیری رقص، ناچار به توقف تمرین خود می شوند.در این هنگام باربی به کلی می گویداگر مستمر تمرین کنی یاد می گیری فقط باید شجاعت تمرین کردن داشته باشی(که اگریک انسان عادی و بالغباشید از خود می پرسید مگر رقص باله شجاعت می خواهد؟با توجه به آن که باربی در تمام فیلم هایش از کلمه «شجاعت» بسیار سخن گفته، باید گفت منظور باربی از شجاعت، شجاعت در رقصیدن نیست؛ شجاعت در انجام دادن (عذر می خواهم) سکس و بی بند و باری است).

باربی سپس به نقل داستان «کلارا» بالرین معروف می پردازد. (حال دوباره از خود بپرسید که داستان سفر کلارا که یک بالرین بود چه ربطی به شجاعت و یا حتی رقص باله داشت که باربی برای فهماندن مفهوم شجاعت در رقص باله آن را برای کِلی تعریف کرد).داستان از آن جا آغاز می شود که عمه الیزلبت یک عروسک چوبی فندق شکن را از سفر چین برای کلارا (که باربی نقش او را بازی می کند) هدیه می آورد. کلارا روی مبل به خواب می رود و در خواب شاهد جان گرفتن فندق شکن و مبارزة او با شاه موش ها می شود. او در صدد کمک کردن به فندق شکن بر می آید که به وسیله ی جادوی شاه موش ها به اندازه ی یک عروسک کوچک می شود. با پایان یافتن مبارزه، کلارا و فندق شکن در می یابند که تنها راه حل مشکلِ آنها یافتن شاهزاذه ی زیبا و خوش اندامی است که آن سوی دریای طوفان ها زندگی می کند.

 کلارا به ناچار (و نه از روی شجاعت) و به خاطر باز پس گرفتن اندازه ی حقیقی اش با فندق شکن همراه می شود و در طی مسیر به فنق شکن که همان شاهزاده «اریک» طلسم شده است، اطمینان می دهد که به تنهایی هم قادر به از بین بردن شاه موش ها وآزادی ملّتش می باشد. پس از آن، فندق شکن با اعتماد به نفس کامل با شاه موش ها روبرو می شود و با شکست او تمام جادوهایش را باطل می کند. آنگاه خود با بوسة جادویی کلارا را به شکل اولیه اش باز می گرداند. رقص و پایکوبی شروع می شود و اریک که اینک نقش او را کن بازی میکند به کلارا می گوید درواقع آن شاهزاده ی زیبا و خوش اندامی که دنبالش می گشتیم تو هستی و ما آزادی و زندگی خود را مدیون توییم. سپس از کلارا در خواست ازدواج می کند. اما کلارا با او و پرنسسی سرزمینش وداع می گوید (آخی چه دختر مهربانی که خانه و خانواده اش را به پرنسس بودن ترجیح داده؛ عزیزان نگران نباشند او می دانسته اریک بالا سرش بیدار نشسته است) و وقتی کلارا از خواب بیدار می شود با کمال ناباوری اریک را درکنار خودش می بیند. آنها با عشق و علاقه ای که در آن را در ماجراهای مبارزه با شاه موش ها کسب کرده اند (خوش به حال کلارای زیبا که با پاکی و نجابتش که شوهری به این زیبایی به دست آورده) با یکدیگر به رقص و پایکوبی می نشینند. در پایان داستان، باربی به کِلی می گوید که اگر کلارا شجاع نبود (در واقع اگر ناچار نشده بود)هرگز نمی توانست بفهمد یک شاهزاده ی واقعی است (البته در عالم خیالاتش) بنابراین اگر تو هم شجاع نباشی نخواهی فهمید که یک بالرین بزرگ هستی (حالا یکی نیست به این ها بگوید که وجه شباهت رقص باله و شجاعت چیست؟)کِلی که تحت تأثیر داستان(بی مزه و بی محتوای) کلارا قرار گرفته، به طور جدی از باربی می خواهد که رقص باله را به او یاد بدهد و بدین صورتآنها دوباره رقص را شروع می کنند (قصه ما به سر رسید، شرکت مَتِل به اهدافش نرسید).

پس از این فیلم، تعداد قابل توجهی فیلم کامپیوتری، انیمیشین، فیلم سینمایی، سکس، مستهجن و... در مورد باربی با هدف آلودن دنیای پاک دختران و پسران به هوس های شهوانی و سمت و سو دادنِ ذائقه ی فرهنگی آنها ساخته شد. البته این رویه منحصر به به باربی نمی باشد بلکه بسیاری از فیلم ها و کارتون ها ی غربی را شامل می شود (برای نمونه می توانید به آرشیو مطالب، قصه ی لوک خوش شانس ویا قصه ی گالیور و کوتوله های لی لی پوت که تلویحاً در صدد تتبلیغ و نهادینه کردن آرمان ها و آرزو های رژیم صهیونیستی است مراجعه کنید).

فارغ از این موضوع، باربی در طول سالیان گذشته، بیشاز 500 بار، یازسازی و اصلاح شد و هر بار به الگودهی نسل های جوانِ نوظهور پرداخت. باوجود این، کمپانی مَتِل همواره ساختار و چارچوب اولیة باربی را حفظ کرد. مَتِل هیچ گاه فیزیک اصلی باربی را تغییر نداد اما پیوسته چزئیات آن را با دقّت تغییر می داد تا آن را با مُد روز هماهنگ سازد و سطح رقابت را حفظ کند. باربی های اولیه بوی مدادشمعی می دادند و رنگ پوستشان به مرور زمان می پرید ولی این مشکلات اولیه به سرعت برطرف شد و افزوده شدن تعداد بی شماری حرکت بدن در حالت چهره به باربی، واقع نمایی آن را بیش تر کرد و به تدریج باربی های سیاه پوست و زردپوست و آمریکای لاتین به جمع باربی های مو بور و چشم آبی پیوستند.

باربی در نقش ها و شخصیت های گوناگون و متفاوتی از جمله پرستار، افسر پلیس، سرباز، آموزگار، پزشک، دندان پزشک، دام پزشک، خوانندة موسیقی (شیطانیِ) راک (ونه پاپ، جاز، کلاسیک و...) ژیمناستیک کار، کارآگاه، افسر نیروی دریایی، افسر خلبان،مهماندار هواپیما، دزد، گدا، رقاص، فاحشه، و... عرضه شد که این شخصیت پردازی ها در راستای کارکرد تربیتی باربی بود. باربی در عرصة سیاست نیز به طور فعال حضور داشت، او در ادامة جنگ روانی غرب، علیه اندیشه های اسلامی وارد عرصه شد و مبارزهبافرهنگ شهادت طلبی را در دستور کار خود قرار داد. باربی انتحاری و شهادت طلب که پس از فریاد «ا... اکبر» با فشردنِ ضامن کمربند انفجاریش منفجر می شد، بطور غیر مستقیم سعی می کرد تا فرهنگ شهادت طلبی یا تنها سلاح پیروزی مسلمانان را، در میان کودکان به تمسخر گرفته و با غیر منطقی نشان دادن آن، نسل های آینده را از دست یازی به آن محروم سازد.

با توجه به گسترش روز افزون تبلیغات ضد اسلامی و ضد شهادت طلبی در غرب، این بار یک کارخانة ساخت اسباب بازی سعی نموده تا با ساخت عروسک های باربی که در میان کودکان محبوبیت خاصی دارد، تفکرات ضد اسلامی را در میان آنها گسترش دهد. این اقدام که سوی کارخانه مَتِل آمریکا صورت پذیرفته و طی آن به اصطلاح شهادت طلب باربی، خود را با فشار دادن یک دکمه منفجر می کند با اعتراض برخی مجامع فلسطینی مواجه شده است. یکی از مسئولان حماس اعلام کرد: این اقدام در راستای کوبیدن هر چه بیشتر روحیة شهادت طلبی در میان زنان و کودکان فلسطینی است.

 باربی با حضور در رقابت های انتخاباتی، بُعد دیگری از فعالیت های سیاسی خود را به نمایش می گذارد. او با تبلیغ کاندیداهای خاص، مردم را به نفع آنها تحریک و ترویج می کند. باربی در عرصة جنگ و نظامی گری نیز حضور دارد. او برای تهییج سربازان آمریکایی لباس نظامی می پوشد، سلاح آمریکایی به دست می گیرد و برای اهداف آمریکایی تن به جنگ های خونین و طولانی می دهد و بدین وسیله افکار عمومی جوانان آمریکایی را، متأثر از خواست های سیاست مدارانِ کاخ سفید می کند.

در طول 40 ساله گذشته عروسک باربی در عرصة سیاست آمریکا فعال بوده است. درطول اتنخابات ایالتی و ملی، باربیبسیار فعال است. در طول جنگ ویتنام، گرانادا، پاناما و در انتهای جنگ سرد، باربی نقش های متفاوتی را ایفا کرد. در طول جنگ عراق و آمریکا در سال 1990 عروسک باربی با پوشش یونیفرم نظامی آمریکایی به تهییج افکار عمومی پرداخت. پس از واقعه ی 11 سپتامبر نیز باربی با پوشیدن یونیفرم نیروهای نظامیِ ضد تروریست ، با ایفای نقش جدید خود به تهییج افکار عمومی پرداخت.تیتر آگهی های تبلیغاتی باربی برای نبرد ضد تروریسم این بود:

«باربی، روح آمریکایی»

به اهتمام: مصاف

www.masaf313.parsiblog.com

آنان که فتنه ایجاد می کنند و شرک می ورزند، بدانند، مصاف پیش روست...